اوضاع خونه زیاد تعریفی نداره...
امشبم مامان وبابام یه بحث کوچیک داشتن
و بغض طولانی من...
چرا دارن زندگی رو برای همه حروم میکنن؟؟؟
من مامان وبابامو خیلی دوست دارم
همیشه نگرانشونم که نکنه خدایی نکرده چیزیشون بشه...
خصوصا الان که بابام امتحانای دانشگاهش شروع شده و باید چن ساعت تو ماشین باشه تا به مشهد برسه
و ....
خدایا به بزرگیت قسمت میدم مراقب خانوادم و عزیزانم باش...
بـــــــــــــازی روزگار را میبینی؟
وقتی بخواهد از پای دراورد
برایش فرقی نمیکند
ادمی باشد ویا احساسی
پاییز
عاشق نیست
فقط
خسته است
از دلهای عاشق
که بهم نمیرسند
وتعنه میزنند
به پاییز
وخاطراتش
✘مَشتے بَچہ خوشــــــــگل نیستَم✘
✘بَچہ بالامالانیستَم✘
✘آقام تیلیاردِرنیســـــــ✘☜☜
✘نَنَم دُڪتُرمُهندس نیست✘
✘اِفتخارمیڪُنم ،بَچــــه پایـــنم✘
✘مَعرفَتَم ب ڪُل هِیڪل بعضی بَچہ مایــه ها
می ارزه✘
✘افتــــخارم اینه نه کســــــی واسه پولــــم میخوادم✘✘
☜☜نه واســـــ خاطر اخلاق خوبـــم✘✘✘
✖✖✖چون هیـــــــچ کدومو ندارم✖✖✖
ســـَــــــــلامتی هرکی منو به خاطر خودم میــــخواد..آخه
میدونی...⬇⬇⬇
↩ما چــــــیزی جز مــــــرام و معرفت
واسه خرج کردن نداریــــــم
♚آره ما ایـــنیمُ اینجـــوری زندگی کردیم♚
خداجونم سلام...
اینبار نامه ای از طرف دختر بارانی برای تو ای زیباترین...
من همیشه به معجزه اعتقاد داشتم خصوصا معجزه هایی که از طرف تنها خدای من نازل میشن
خداجونم من بزرگ شدم...15 سالم شده...ولی بازم وقتی باهات درد دل میکنم
همانند یک دختر بچه حرف میزنم...
ولی توکه عوض نمیشوی همان خدای مهربونه منی...همونی ک وقتی
گریه میکنم...غم میخورم...درد میکشم...با چشمانی غمگین بهم نگاه میکنی
ومیگویی :تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
بدان اغوش من باز است...
درسته من تنها به اغوش گرم ومهربونه خدای خودم پناه میبرم....
با تو میشود بهترین عشق دنیا را احساس کرد...
عشقی ک برای داشتنش نیازی به اشک نیست
غم نیست....عذاب نیست...درد نیست...برای داشتنش نیاز به نقشه کشیدن های شب وروزه و
گریه وزاری های همیشگی نیست....
تنها مقداری وفا لازم است که یادت باشیم...
تو همیشه انلاینی...خدای انلاین من برای حرف زدن با تو حجم لازم ندارم همین کافیست
بدانم درون این" زندگی تلخ " تو در قلب منی همینجا...
درست همینجا جایی که اگر دستم را بگذارم صدای تپش های قلبی بیقرار را میشنوم...
مگر میشود زندگی مرا به هم ریخته افریده باشی هنگامی که تو همان خدای دانه های انار هستی؟؟؟
حال الان مرا فقط مادر درک میکند
چون فقط اون است که میداند نباید چیزی گفت
وفقط اغوش را گشود...
مادرم اغوشت را برای من باز کن
تا باچشمانی خسته وباریده شده
به اغوش گرم ومهربانت پناه ببرم..
همان اغوشی ک در بچه گی هایم بعده زمین خوردن برایم میگشودی...
مادرم من هنوز همان دختر بچه ام...
اغوشت را برایم باز کن...
دلم برایت تنگ است...
♫♫♫
دوباره نم نم بارون صدای شرشر ناودون
دل بازم بی قراره
دوباره رنگ چشاتو خیال عاشقی باتو
این دل آروم نداره نداره نداره
شبامو خواب نوازش ، دوباره هق هق و بالش
گریه یعنی ستایش
ستایش تو و چشمات ، دلم هنوز تورو میخواد
دل بازم پر زده واسه عطر نفس هات
♫♫♫
اتاقم عطر تو داره ، دلم گرفته دوباره
کار من انتظاره
یه عکس و درد دلامو ، میریزه اشک چشامو
غم تمومی نداره نداره نداره
صدای باد و کوچه ، داره تو خونه می پیچه
قلبم آروم نمیشه
بغل گرفتمت انگار ، دوباره خوابه و تکرار
باز نبودی و من تکیه دادم به دیوار
ستایش یعنی این دیوونگی ها
شبیه حس خوب تو دل ِ ما
نگا کن تو چشای بیقرارم
چقد این لحظه هارو دوست دارم
تصور میکنم پیشم نشستی
چقد خوبه چقد خوبه که هستی
ستایش یعنی این حسی که دارم
نمی تونم تورو تنها بزارم
…
به باران دل نبند...
عاشقش میشوی....
وچهار فصل دیوانه ات میکند...
یا ازشوق باریدن....
یا از دلتنگی نباریدن...
غصه میسوزد مرا ، باران ببار
کوچه میخواند تو را ، باران ببار
ابرها را دانه دانه جمع کن
بر زمین دامن گشا ، باران ببار
خاک اینجا تشنه ی دلتنگی است
آسمان را کن رها ، باران ببار
باغبان از کوچه باغان رفته است
ابر را جاری نما ، باران ببار
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان❤❤love❤❤ و آدرس divaneh22.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.